صفر تردید

...از همان ابتدا همه چیز با شک به وجود آمد، همه چیز

دوشنبه، فروردین ۱۵، ۱۳۸۴

براي مداد سفيد

شتاب كن؛
شب هاي دلپذير بهاري،
جرعه جرعه معجون اثيري گل ها و شكوفه هاي پيشقراولان بادهاي طناز موسمي و رگبارهاي افسار گسيخته ي اين فصل پا به راه؛
چه زود تمام مي شوند
و تو مي ماني
و يك سال انتظار
كه چه زود گذشت...

2 نظر

At دوشنبه فروردین ۱۵, ۰۸:۵۱:۰۰ قبل‌ازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

و زمان در حال حرکت است. و زندگي جاريست. شتاب کن که همراه زندگي باشي

 
At دوشنبه فروردین ۱۵, ۱۱:۵۰:۰۰ قبل‌ازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

شتاب خواهم کرد
تمام روزها را به خاطره بدل خواهم کرد
روز ها را به شب ها
سر که بالا می برم
من مانده ام
و درختانی که بی برگ و تنها
اسیر پنجهء خزان شده اند
صبر خواهم کرد
بهار باز هم خواهد آمد

 

ارسال یک نظر

<< بازگشت