صفر تردید

...از همان ابتدا همه چیز با شک به وجود آمد، همه چیز

دوشنبه، آذر ۰۴، ۱۳۸۷

سرمشق

شتاب کن!
دیرگاهی نیست
شال بلند خیابان
با شبنم رنگین خزان
آذین شده،
فرصتی نیست!
سرشاخه های برهنه
پایان ضیافت برگریز را
بر صفحه های ابر و باد
سرمشق می کند.

3 نظر

At جمعه آذر ۰۸, ۱۲:۲۳:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۷, Anonymous ناشناس said...

بغض که باشد
سر به زیر می شوی
ضیافت را
از سر می گذرانی
می گذری
می روی
بی شتاب
...
.
خوب شد که نوشتید

 
At دوشنبه آذر ۱۱, ۰۶:۳۵:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۷, Anonymous ناشناس said...

اسم شاعرش رو می نویسی؟؟؟

 
At سه‌شنبه آذر ۱۲, ۰۶:۰۴:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۷, Anonymous ناشناس said...

!شاعرش نویسندهء همین وبلاگه آی کیو

 

ارسال یک نظر

<< بازگشت