برای قلم پرها
عطر ياسمن ها؛و بوي كرفس خاك خورده،زانوان زخمي،و زندگي با بوي خوش بهار.شانه هايم را مي تكانم،فرزندانم هنوزمرا قهرمان مي نامند!
...از همان ابتدا همه چیز با شک به وجود آمد، همه چیز
عطر ياسمن ها؛و بوي كرفس خاك خورده،زانوان زخمي،و زندگي با بوي خوش بهار.شانه هايم را مي تكانم،فرزندانم هنوزمرا قهرمان مي نامند!
3 نظر
س
ک
و
ت
.
.
.
خوشم میاد از این صفر ها، صفر نوشتار، صفرِ مطلق، صفرِ تردید... ... اون عکس برای بارانه ها چقدر زیباست.. عکس شالیزار.. و اون دمپایی ها... راستی .. خوشحالم که قلم پرها رو هم کشف کردین.
پس زنده باد قهرمانان بهاری. قصورم رابه گیجی ازعطربهارببخشائید
ارسال یک نظر
<< بازگشت