...از همان ابتدا همه چیز با شک به وجود آمد، همه چیز
آسمان دود زدهستاره ها را پنهان كردهپشت غبار تنهائيش؛مهتاب بي فروغ امانگاه مي كند از آسمانبه پرده تاريک شب.
posted by doubtzero @ ۱:۳۶ بعدازظهر >4 comments
و من دلم ستاره میخواهددر این شبانه های تیرهکه چشمان اشک زده اند...
شبپايانش را ندا دادخاموشيش را صبح به رخ مي كشدمي داند كه هيچ ندارد و هر چه هست از شب دارد
نگاه می کند و اما اندک فروغش رنگ می بازد ...
خیلی برای اون ماهه غصه م شد
ارسال یک نظر
<< بازگشت
درباره من نام: doubtzero مکان: tehran, tehran, Iran مشاهده نمایه کامل من
مشاهده نمایه کامل من
شبانه های تاریک
ناشتائی
تابستان
بيست و دوم خرداد
امین الدوله
ياس زرد
بنفشه
بهار نارنج
نسترن
اقاقیا
4 نظر
و من دلم ستاره میخواهد
در این شبانه های تیره
که چشمان اشک زده اند
...
شب
پايانش را ندا داد
خاموشيش را صبح به رخ مي كشد
مي داند كه هيچ ندارد و هر چه هست از شب دارد
نگاه می کند و اما اندک فروغش رنگ می بازد ...
خیلی برای اون ماهه غصه م شد
ارسال یک نظر
<< بازگشت