صفر تردید

...از همان ابتدا همه چیز با شک به وجود آمد، همه چیز

سه‌شنبه، آذر ۲۹، ۱۳۸۴

براي ....



قطره ي اشكي
سپيد،
-چون واژه اي
زلال -
چكيد
بر دفتري
سپيد،
غرق شد
گم شد
هضم شد
ميان زلالي يكدست دفتر.
سپيد ماند و
زلال؛
حرف هاي دل قطره،
سپيدي يكدست دفتر.

6 نظر

At سه‌شنبه آذر ۲۹, ۰۷:۰۲:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

همیشه پیش آن جمله های بلند یک فعلی پیچیده با احساس کم می آورم!
همیشه کم می آورم
همیشه می خوانم و سکوت می کنم
.
.
.
سکوت می کنم!

 
At پنجشنبه دی ۰۱, ۰۴:۵۰:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

...مدتها بود نشده بود بیام اینجا
و چه خوب و چه خوشحال کننده که ...بالاخره وقت کردم و
عالی.. عالی... یه حس فوق العاده

 
At پنجشنبه دی ۰۱, ۰۸:۱۴:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

من و تو
تو و من
چشم در چشم هم
لحظه ها را
تشييع ميكنيم
و مويه ها در دل
برپا ميكنيم
تا شايد
روز ي روزگاري
نه دور... نه دراز
به حسرت
خاطره ها را جستجو كنيم
نميدانم ، نميدانم
اين واژه ها گريستن را
از كه آموخته اند
از كدامين چشم
از كدامين
نگاه
از كدامين
شعر

 
At پنجشنبه دی ۰۱, ۱۰:۲۰:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

ديگر نه قطرهخ اشكي و نه واژه اي كه شبيه اشكهاي ديگر نا آمده من ... ديگر هيچ ..دلم عجيب گرفته است باور نميكنيد؟

 
At جمعه دی ۰۲, ۱۰:۰۸:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

doost tar daram daftaram siah bashado ashkam sepid.

 
At دوشنبه دی ۰۵, ۰۹:۱۶:۰۰ قبل‌ازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

و من خودم را در سپيدي اين کاغذهاي مدفون خواهم کرد

 

ارسال یک نظر

<< بازگشت