صفر تردید

...از همان ابتدا همه چیز با شک به وجود آمد، همه چیز

شنبه، آذر ۱۲، ۱۳۸۴

نارنج


عروس پائيز است،
.................نارنج؛
خورشيدهائي
هميشه فروزان
ميان سبز برگ هاي
..........هميشه سبز؛
دزد نگاه هاي سرگردان
ميان تلاطم دلمردگي
............- برگ هاي زرد پائيز -
از وراي ديوارهاي كوتاه
در شهر هاي كوچك شمال.

6 نظر

At شنبه آذر ۱۲, ۰۴:۲۶:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

عکستو نتونستم ببینم ولی شعرت مثل همیشه ناب و فوق العاده . تو تصویر ساز خوبی هستی با کلمات ساده تصاویر بی نظیری رو خلق میکنی بهت حسودیم میشه !!!؟:)

 
At یکشنبه آذر ۱۳, ۰۱:۲۸:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

من هم عکس رو نتونستم ببینم!
آسمانی باشی

 
At یکشنبه آذر ۱۳, ۰۲:۰۶:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

عکست رو نتونستم ببينم ولي شعرت دلنشين بود و زيبا..مثل هميشه..

 
At یکشنبه آذر ۱۳, ۰۷:۲۶:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۴, Blogger Unknown said...

Chegaram aqui, através do teu blog. Certamente não perceberás nada do que aqui escrevo. Quero apenas desejar-te bom blog.

 
At یکشنبه آذر ۱۳, ۰۹:۱۲:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

عزیزسلام.....گفت و گوی اختصاصی "ناما جعفری" با جسد "منوچهر آتشی" در یک روز بارانی...
به تشییع جنازه ی "منوچهر آتشی" خوش آمدید
لطفاً
گیلاس های چیده شده را
همین جا آویزان کنید
چشم های ما
گیلاس های تازه می خواهد
(البته گندم هم می خواهد / شکممان!!) گریه اگر بگذارد.....به دیداری دوباره امید

 
At دوشنبه آذر ۱۴, ۱۲:۴۳:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

atresho mitonam az sheret hes konam

 

ارسال یک نظر

<< بازگشت