صفر تردید

...از همان ابتدا همه چیز با شک به وجود آمد، همه چیز

سه‌شنبه، آذر ۱۵، ۱۳۸۴

سالگرد


آنك؛
اين منم،
ايستاده
در آستانه ي سالي دگر،
با گام هائي لرزان
ميان همه ترديدها،
مانده در گذشته و
نهاده در آينده،
بر مداري
به مركز
صفر.
.
.
.
.
سالي گذشت و روزي آمد از ديگر سال ... همين و بس

5 نظر

At سه‌شنبه آذر ۱۵, ۰۱:۳۸:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

تبریک...
این جا را هم ببین
http://roberdan.officeisp.net/fattinonportali/Slides/WallPapers/Dew%20Drop.jpg

 
At سه‌شنبه آذر ۱۵, ۰۸:۳۸:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

نقطهء آغازین تمام تردید های من!
باران که می بارید
در پشت دورترین شهر شب
من مانده بودم و نگاهی به قطره ای که بی مهابا
حس رها شدن را فریاد می کرد
و دل ام در سینه
برای مردی که تغییر هایش را
مو به مو
در لابه لای شعر های دلنشن اش
همراهی کرده بودم
آرزوی آسمانی صاف و دلی نیلی رنگ می
کرد
.
.
.

 
At چهارشنبه آذر ۱۶, ۰۳:۳۳:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

زیبا بود

 
At پنجشنبه آذر ۱۷, ۰۲:۰۲:۰۰ قبل‌ازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

age eshtebah nakonam manzoret tavalodete age in tore mobarak!
sheret be khosos in ghesmat
بر مداري
به مركز
صفر.
jazab bood
va tosh ye hesi ham az omid va ham naomidi hast...

 
At پنجشنبه آذر ۱۷, ۰۴:۱۲:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

ر.زها و ماه‌ها و سال‌ها و ده‌سال‌ها، گاه با ترديد و گه با افسوس، می‌گذرند و خطی بر این می‌نهند و رنگی از آن می‌برند و روزی این یکِ ناپیدا را دگربار به صفری ناچيز بدل کنند و دیگر هیچ.

 

ارسال یک نظر

<< بازگشت