آسمان خدا
استوار
بر شانه های من
بایست.
چشم های تردیدی ام
از آن تو؛
این جا مختصات من است!
جغرافیای من
این بار
منظر آسمان خدایت باشد؛
افقی تنگ
در ارتفاع صفر
بر مدار صفر
...
...از همان ابتدا همه چیز با شک به وجود آمد، همه چیز
استوار
بر شانه های من
بایست.
چشم های تردیدی ام
از آن تو؛
این جا مختصات من است!
جغرافیای من
این بار
منظر آسمان خدایت باشد؛
افقی تنگ
در ارتفاع صفر
بر مدار صفر
...
8 نظر
چشمهايم را سپرده ام به خدا و راهي شدم..
چشم های تردیدی ات
چیزی فرا تر از نگاه بی گانه ام با آسمان
برای گفتن دارد
سر تعظیم فرو می آورم
در مختصات صفر بی پایان ات
غرق می شوم!
آرام و با وقار ،
در مختصات دتنگي هاي من جاي گير جايي در ارتفاع باور هاي بي ترديدم ..
و کاش خدا از آسمان برايم فرشته اي مي فرستاد..
وسعت اسمان شانه هایت فقط در درک مختصات خودت می گنجد...بزرگی و وسعتت دوست داشتنی است عزیز نادیده
خیلی بهت حسودیم شد که آسمان برات اونجوری نوشته
راستش رو بخواهی از حسودی دارم می میرم
همین و بس
va raftan bar madare sefr...
لال می شم اینجا
...لال که خوبه دستامم ازکار می افتن
...دستام که خوبه ...قلبم انگار
فقط می مونه دو تا چشم که با ولع کلمه به کلمه رو می بلعن
عین ندید بدیدا ;)
ارسال یک نظر
<< بازگشت