كودكي
جستن
ميان انبوه يادها؛
آنكه دردناك تر است ...
كاويدن جرز كهنه ديوارهاي گذشته
تكثير بي پايان خاطرات،
در دهليزهاي كشدار غشاء خاكستري
و لمس دردناك يادگارهاي تلخ
بر گونه هاي گر گرفته ي بي فراموشي
...
چنين گذشت همه كودكي
در پسكوچه هاي بن بست روياهاي بزرگ.
5 نظر
چنین گذشت همه کودکی و همه جوانیم........از این بیراهه رفتن ها اگاه بودن و باز رفتن ...دردناک است.
وزندگيم چنين گذشت در کوچه اي بن بستي که هيچوقت به جاده اي ختم نشد...
تو می دانی دست, کوتاه من و کودکی که بی وقفه زیر بار جریمه های زمانه پیر می شود ٍچه مایه دردناک است ؟
بعدازخوندنش آه کشیدم
آقا شما چرا شعر حافظ رو خراب میکنی ؟
چه شعر قشنگی
چه موسیقی زیبایی
اومده بودم دعوا از مطلق
دچار تردید شدم
:))
ارسال یک نظر
<< بازگشت