صفر تردید

...از همان ابتدا همه چیز با شک به وجود آمد، همه چیز

دوشنبه، دی ۱۹، ۱۳۸۴

مه



بيرون؛
مهي رقيق
شهر افسرده را
ميهمان شده.
.
طراوتي كجاست؟
تا به جرعه اي شبنم
ميزباني اش كنم.

5 نظر

At دوشنبه دی ۱۹, ۰۱:۳۳:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

همان جا
تنگ در کنار تو
خودی نمی نماید
که تو خود سرشار از طراوتی
________
نخستین بار نیست که به اینجا می آیم.اما اولین چیزی بود که برات نوشنم.سلام.مپ

 
At دوشنبه دی ۱۹, ۰۲:۰۹:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

کاش يکي من رو مهمون اين مه مي کرد...

 
At دوشنبه دی ۱۹, ۰۳:۴۰:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

دختر تو معرکه ای! هم عکسایی که انتخاب میکنی و هم شعرات بی نظیرن . . . شاد باشی و پر امید

 
At سه‌شنبه دی ۲۰, ۱۲:۰۱:۰۰ قبل‌ازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

بهار جون! حداقل برو پروفیل صفر تردید رو ببین :)

 
At یکشنبه دی ۲۵, ۱۱:۰۵:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

نه تنها این هفت خط...که عکس را هم وحشتناک دوست دارم.

 

ارسال یک نظر

<< بازگشت