صفر تردید

...از همان ابتدا همه چیز با شک به وجود آمد، همه چیز

یکشنبه، شهریور ۱۳، ۱۳۸۴

تابستان

زمين تفته
گرماي تابستان را
نمي تابد.

عرق ريزان
آفتاب ظهر را
خيره مي شود.

تشك هاي ضخيم ابر
انتقال فصل را
نويد نمي دهند.
اذرخش هاي فصل گرم هم
ابهت پائيز را تداعي نمي كنند.
...

4 نظر

At پنجشنبه شهریور ۱۷, ۰۱:۱۳:۰۰ ق.ظ. ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

باران می بارید
به هیچستان رسیدم
تردیدهایم از نو جان گرفت!

آسمانی باشید

 
At یکشنبه شهریور ۲۰, ۱۲:۰۳:۰۰ ق.ظ. ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

گاهی فکر می کنم دیگر پاییز نخواهد شد. دلتنگ می شوم

 
At یکشنبه شهریور ۲۰, ۰۸:۲۰:۰۰ ق.ظ. ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

من هم اکنون دلتنگم براي شبهاي پاييز

 
At یکشنبه شهریور ۲۰, ۱۰:۵۷:۰۰ ق.ظ. ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

چه جاي شگفت؟!

 

ارسال یک نظر

<< بازگشت